کد مطلب:231748 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:258

یونس بن عبدالرحمان
41 - محمد بن یونس گوید: حضرت رضا علیه السلام سه بار برای یونس بن عبدالرحمان بهشت را ضمانت كردند.

42 - فضل بن شاذان گوید: از حضرت رضا علیه السلام شنیدم می فرمود: یونس بن عبدالرحمان در زمان خود مانند سلمان در زمان خود بود.

یونس پنجاه و یك حج به جای آورد كه آخرین آن ها از برای حضرت رضا علیه السلام بود.



[ صفحه 801]



43 - جعفر بن عیسی گوید: در خدمت حضرت رضا علیه السلام بودم كه یونس ابن عبدالرحمان هم در آنجا بود در این هنگام گروهی از اهل بصره بر آن جناب وارد شدند.

امام (ع) به یونس اشاره كردند كه در اطاقی بنشینید، وی در اطاقی كه پرده ای بر آن آویخته بود نشست و فرمود: تا اذان نداده ام نباید از جایت حركت كنی.

امام علیه السلام اجازه فرمودند بصریان وارد شوند، آنها پس از ورود، راجع به یونس بسیار بدگوئی كردند، و امام رضا نیز سرش را پائین انداخته و چیزی نمی گفت.

آنها پس از آنكه نسبت به یونس مقداری گفتگو كردند، از امام علیه السلام وداع كرده و از منزل بیرون شدند، بار دیگر امام اجازه فرمود: از اطاق بیرون شود، یونس در حالی كه گریه می كرد از اطاق بیرون گردید.

یونس گفت: قربانت گردم، من یكی از حامیان امامت اهل بیت علیهم السلام هستم، و اینك اصحاب من درباره ام چنین سخن می گویند.

امام رضا علیه السلام فرمود: ای یونس از این سخنان نگران نباش، اكنون كه امامت از شما رضایت دارد هر چه می خواهند بگویند، و از مقام و موقعیت شما چیزی كاسته نخواهد شد.

ای یونس با مردم طبق فهم و دانش آنها سخن بگو، و از آنچه درك نمی كنند دست بكش.

ای یونس اگر در دست راست تو یك مروارید باشد و مردم بگویند یك بعره



[ صفحه 802]



در دست گرفته ای، و اگر یك بعره در دست چپ داشته باشی مردم بگویند یك دره است، آیا از این سخنان چیزی به تو سود می رساند، گفت سودی ندارد.

فرمود: اینك ای یونس اگر تو مطیع امامت باشی و راه حق را ترك نكنی، و امام خود را از خویشتن راضی نمائی مردم نخواهند توانست به تو آسیب برسانند.

44 - ابوجعفر بصری گوید: با یونس بن عبدالرحمان نزد حضرت رضا (ع) رفتیم، یونس از اصحاب خودش كه برای او همیشه ایجاد ناراحتی می كردند شكایت كرد.

امام رضا (ع) فرمود: آنها جاهل هستند تو باید با آنان مدارا كنی و از گفته های آنها ناراحت نگردی.

45 - هشام مشرقی گوید: نزد رضا علیه السلام رفتم، و گفتم: اهل بصره از كلام خداوند پرسیدند و گفتند:

یونس می گوید: كلام خداوند مخلوق نیست، مگر نمی دانید هنگامی كه از حضرت باقر (ع) پرسیده شد كه قرآن خالق است و یا مخلوق.

فرمود: نه خالق است و نه مخلوق، بلكه او كلام خالق است در این هنگام یونس قوی شد و نیز می گویند: یونس بن عبدالرحمان می گوید: سنت این است كه دو ركعت نماز بعد از عشاء را باید نشسته خواند امام فرمود: یونس راست می گوید.

46 - محمد بن عیسی قمی گوید: به طرف حضرت رضا علیه السلام رفتم، در این هنگام یونس بن عبدالرحمان با من روبرو شد، گفت: كجا می خواهی بروی؟ گفتم: در نظر دارم نزد ابوالحسن بروم، گفت: از وی سؤال كنید بهشت خلق شده



[ صفحه 803]



و اكنون موجود است، یا خیر، من عقیده دارم بهشت هنوز خلق نشده است.

راوی گوید: من خدمت حضرت رضا علیه السلام رسیدم و عقیده یونس را برایش شرح دادم، و گفتم: وی عقیده دارد بهشت هنوز خلق نشده است.

امام علیه السلام فرمود: وی دروغ گفته و راه خطا رفته است، اگر بهشت خلق نشده پس بهشت آدم (ع) در كجا است؟

47 - عبدالعزیز بن مهتدی گوید: خدمت حضرت رضا (ع) عرض كردم: راه من دور است و من قدرت ندارم، خدمت شما برسم، اینك بفرمائید من می توانم مسائل دین خود را از یونس بن عبدالرحمان بگیرم، امام رضا سلام الله علیه فرمود مانعی ندارد.

48 - یاسر خادم گوید: حضرت رضا علیه السلام فرمود: شب یونس بن عبدالرحمان یكی از موالیان علی بن یقطین را در خواب دید، كه در پیشانیش یك نوری می درخشید، من از این خواب دریافتم كه دین وی درست و اصول اعتقادی او صحیح است.

49 - یونس بن بهمن گوید: یونس بن عبدالرحمان گفت: برای امام رضا (ع) بنویس آیا در وجود آدم از ذات پروردگار چیزی بود؟

راوی گوید: من این موضوع را برای آن جناب نوشتم، در پاسخ من نوشت این سؤال را كسی می كند كه در طریق و روش پیغمبر و اولاد او نباشد.

گوید: من این جریان را به یونس بن عبدالرحمان گفتم، گفت اصحاب این سخن را از تو قبول نخواهند كرد و از تو برائت خواهند جست، گفت: به یونس گفتم: از من و یا از شما.



[ صفحه 804]



مؤلف گوید:

در مورد یونس بن عبدالرحمان كه یكی از اركان اربعه و اصحاب اجماع و ثقات محدثین شیعه است، چند روایت نیز در قدحش وارد شده است، و از آن جا كه این روایات مورد قبول اهل حدیث و فقها نیست ما آن چند روایت را در این جا ذكر نكردیم.

همان طور كه در روایت رسیده حضرت رضا علیه السلام فرمود چون یونس مورد حسد قرار گرفت، از این رو گروهی با وی به دشمنی برخواستند، و این روایات كه در جرح او وارد شده باید از طرف این اشخاص جعل شده باشد، و الله اعلم.